طالبان زیارتگاه سخی را بست/تعطیلی محل برپایی جشن نوروز در کابل
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۷۰۴۶۷
به گزارش خبرنگار مهر، افراد طالبان زیارتگاه «سخی» را که در منطقه «کارته سخی» شهر کابل و در دامنه کوه قرار دارد، بستهاند و هیچکس اجازه رفت و آمد به این مکان را ندارد. هر چند طالبان در این زمینه به صورت شفاف چیزی نگفته، اما مردم محل میگویند؛ طالبان به دلیل حک شدن آیات قرآن کریم بر روی سنگهای قبر که در محوطه این زیارتگاه قرار دارد، آن را بستهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اهالی محل به نقل از طالبان گفتهاند از آنجا که آیات حک شده بر روی سنگ قبرها با رفت و آمد مردم زیر پا قرار میگیرد، ابتدا باید آیات قرآن کریم از روی سنگهای قبر پاک شود و سپس آنها دروازههای زیارتگاه سخی را باز کنند. زیارتگاه سخی از اماکن تاریخی شهر کابل محسوب میشود و یک مکان مذهبی و تفریحی برای شهروندان اهل سنت و اهل تشیع افغانستان است. همه ساله مراسم ویژه برافراشتن پرچم موسوم به «جهنده سخی» در روز نوروز با حضور هزاران نفر از مردم افغانستان در این مکان برگزار میشود، زیارتگاه سخی همچنین یکی از نمادهای جشن نوروز در افغانستان محسوب میشود.
در همین مورد سید کاظم حجت، رئیس کانون فرهنگی زیارتگاه سخی، در صفحه فیسبوک خود نوشت که ظاهراً طالبان برخی کارها مانند بوسیدن علم در زیارتگاه سخی، را «شرک» (شریک دانستن شیء یا شخصی با خداوند) میدانند. او نوشت: «اما این گونه بوسیدنها موجب شرک به خدا نیست، بلکه یا به عنوان تبرک و یا برای اظهار محبت و عشق به اهل بیت علیهمالسلام انجام میگیرد. زیرا محبت اهل بیت در قرآن کریم بر همه مسلمانان واجب است.»
افراد طالبان زیارتگاه «سخی» را که در منطقه «کارته سخی» شهر کابل و در دامنه کوه قرار دارد، بستهاند و هیچکس اجازه رفت و آمد به این مکان را ندارد
حجت تاکید دارد که در دین اسلام هیچ ممانعتی برای بوسیدن علم وجود ندارد و این گونه اعمال در میان اهل سنت و تشیع رواج دارد. او نوشت: «بر فرض که عملی از نظر یک مذهب جایز و از نظر مذهب دیگر حرام باشد، باز هم دلیل نمیشود که یک نظر بر نظر دیگر تحمیل شود.» رئیس کانون فرهنگی زیارتگاه سخی هشدار میدهد که چنین اختلافاتی باعث سوءاستفاده «دشمن» میشود و اتحاد مذاهب اهل تسنن و تشیع را با مشکل مواجه میکند. همچنین زیارتگاه سخی یکی از مکانهای گرامیداشت عید نوروز در شهر کابل است و بسیاری از ساکنان این شهر نخستین روز سال نو را در این زیارتگاه سپری میکنند. اما طالبان با گرامیداشت نوروز مخالفاند و آن را «حرام» میدانند.
طالبان سال گذشته مانع تجلیل نوروز شدند. در نهایت با بسته شدن درب زیارتگاه سخی جلسهای با حضور حضرت آیت الله سید محسن حجت و هیئت امر به معروف طالبان برگزار و تصمیم نهایی گرفته شد و دربهای زیارتگاه سخی شاه مردان، نظرگاه امام علی (ع) دوباره به روی زائرین و عاشقان اهل البیت (ع) گشوده شد. هیئت امر به معروف طالبان بسته شدن دربهای زیارت سخی را سو تفاهم دانسته و گفت؛ طالبان حامی اماکن مقدس اسلامی بوده و هست.
درباره زیارتگاه سخی و برنامههای فرهنگیاش
به باور اکثریت مردم افغانستان، زیارتگاه سخی که در ناحیه سوم شهر کابل در دامنه کوه تلویزیون واقع شده است، نظرگاه حضرت علی (ع) امام اول شیعیان و خلیفه چهارم اهل تسنن است. همه ساله با آغاز سال جدید (نوروز) مراسم برافراشتن پرچم در این زیارتگاه برگزار میشود که در آن علم مبارک منسوب به حضرت علی (ع) به اهتزاز در آمده و تعداد زیادی از ساکنین استان کابل و استانهای همجوار در این مراسم شرکت میکنند و محبتشان را نسبت به آن حضرت به نمایش میگذارند. در این مراسم یک عالم شیعه و یک عالم اهل سنت سخنرانی میکنند و در واقع این مکان فرهنگی و این جشن یکی از نمادهای «گفتوگو» در افغانستان به شمار میرود.
همچنین این زیارتگاه در ایام سال به روی زائرین باز بوده و مردم از جاهای مختلف به خاطر ابراز محبت به اهل بیت پیامبر (ع) و زیارت به این مکان رفت و آمد میکنند. در دور اول امارت اسلامی افغانستان، رهبر وقت امارت اسلامی (ملأ عمر) طی فرمانی مراسم برافراشتن پرچم و زیارت نمودن علم سخی شاه مردان را در استانهای کابل و بلخ، یک عمل شرک آمیز تلقی کرده و اکیداً دستور داده بود تا دروازه زیارتگاههای منسوب به حضرت علی (ع) که در ولایت کابل و بلخ قرار دارد، به روی زائرین بسته شود.
به باور مردم افغانستان، زیارتگاه سخی نظرگاه حضرت علی (ع) امام اول شیعیان و خلیفه چهارم اهل تسنن است. همه ساله با آغاز سال جدید (نوروز) مراسم برافراشتن پرچم در این زیارتگاه برگزار میشود که در آن علم منسوب به حضرت علی (ع) به اهتزاز در آمده و تعداد زیادی از ساکنین استان کابل و استانهای همجوار در این مراسم شرکت میکنند
با روی کار آمدن نظام جمهوری در افغانستان، فرمان رهبر طالبان مطرود شد و مردم بیشتر از پیش در جشن برافراشتن پرچم که به حمایت و همکاری دولت در کابل و بلخ برگزار میشد، شرکت میکردند. بعد از استقرار مجدد امارت اسلامی در سال ۱۴۰۰، بحث برگزاری مراسم مذهبی اهل تشیع افغانستان همواره دغدغه مسئولان امارت اسلامی افغانستان بوده است. تعدادی از مسئولان امارت اسلامی که متعهد به رهبر این گروه (ملأ هبت الله آخوند) هستند و دیدگاه نسبتاً افراطی دارند، خواهان برخورد جدی با مراسم اهل تشیع مثل رفتن به زیارت بوده و به دلیل آنکه این مراسم را شرک میدانند، در تلاش هستند به کلی جلو انجام آن را بگیرند.
در مقابل مسئولان نسبتاً میانه رو امارت اسلامی که به دنبال تعامل مثبت با کشورهای جهان هستند، وانمود میکنند که مشکلی با هیچ مذهب، فکر و اندیشه مردم در افغانستان نداشته و هر شهروند افغانستان با توجه به اعتقادات خویش در انجام مراسم مذهبی خویش آزاد هستند. چنانچه در مراسم عاشورای سال ۱۴۰۱ برخی از مسؤولین امارت اسلامی مثل معین سیاسی وزارت امور خارجه در محفل عاشورای حسینی شرکت ورزیده و سخنرانی کرد.
مدتی پیش تعدادی از محتسبان وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان با این استدلال که در زیارتگاه سخی اعمال شرک آمیز انجام میشود، اقدام به بستن دروازه زیارتگاه سخی به روی زائرین کردند که برای مدت چند روز این محل بروی زائرین بسته بود. متعاقب آن تعدادی از اعضای شورای علمای اهل تشیع افغانستان با مسئولان امارت اسلامی تماس گرفته و خواهان باز شدن این زیارتگاه شدند. اعضای شورای علمای شیعه افغانستان، رفتن به زیارت و ابراز محبت به اهل بیت (ع) را جز عقاید حقه اهل تشیع دانسته و ابراز داشتند که آماده هرگونه مناظره در این خصوص با وزارت امر به معروف و نهی از منکر هستند.
در مباحث متعددی که میان مسئولین امارت اسلامی افغانستان در این خصوص انجام شد، مسئولین میانه رو امارت اسلامی، استدلال کردند که جامعه تشیع افغانستان یک واقعیت عینی بوده که عقاید خاص خویش را دارند و باید به آنها اجازه داده شود که مراسم مذهبی خویش را آزادانه انجام دهند. چنانکه اهل هنود افغانستان اجازه دارند مراسم مذهبی خویش را آنگونه که لازم میدانند، اجرا کنند. با توجه به اینکه امارت اسلامی متعهد به رعایت حقوق و احوال شخصیه تمام مردم افغانستان است، نباید مانع آنها شده و حساسیتهای جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری را برانگیخت.
کد خبر 5715112منبع: مهر
کلیدواژه: طالبان افغانستان جشن نوروزگاه عید نوروز افغانستان کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب شورای نظارت بر اسباب بازی انقلاب اسلامی ایران سازمان اسناد و کتابخانه ملی تازه های نشر کتابستان معرفت ادبیات جهان دفاع مقدس حوزه هنری باغ موزه دفاع مقدس انتشارات ققنوس ترجمه نیروی هوایی ارتش برافراشتن پرچم مردم افغانستان تشیع افغانستان روی زائرین امارت اسلامی زیارتگاه سخی امر به معروف مراسم مذهبی رفت و آمد حضرت علی اهل تشیع شهر کابل اهل بیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۷۰۴۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طالبان در سیلاب هم آب را به ایران بست | چانهزنی بر سر آب به کجا رسید؟
یکی از بزرگترین مشکلات استان سیستان و بلوچستان، خلف وعده مقامات کشور همسایه یعنی افغانستان در رهاسازی حقابه ایران از رودخانه هیرمند است. البته قسمتهایی از این استان بهطور میانگین هر سه سال یکبار بیش از ۳ تا ۵ میلیارد مترمکعب بارش باران را تجربه میکند و حتی سیل نیز خسارتهای قابل توجهی به این نقطه از کشور وارد کرده است.
به گزارش فرهیختگان، اما به دلیل مدیریت نهچندان مناسب، این حجم از آب وارد دریا شده و فرصت استفاده از آن از بین میرود. همین بارشها در صورت مدیریت صحیح میتواند استان را از بحران اولیه آبی نجات دهد، اما ضعیف بودن راهبردهای مدیریتی باعث شده تا سیستانیها بهره چندانی از این نزولات آسمانی نداشته باشند.
از سوی دیگر مسائل امنیتی که پس از ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ در سیستانوبلوچستان شکل گرفت و حملات تروریستی که در راسک و چابهار صورت گرفت، نگاه توسعهای استان را به امنیتی تغییر داده و اولویتها را جابهجا کرده است.
نیم قرن چانهزنی بر سر آببه دنبال کشمکشهای تاریخی بر سر ذخایر آبی در منطقه، معاهده حقابه میان افغانستان و ایران بر سر رود هیرمند که از کوههای هندوکش سرچشمه میگیرد در اسفندماه سال ۱۳۵۱ به امضای نخستوزیران دو کشور رسید و سه ماه بعد در خردادماه ۱۳۵۲ مجالس قانونگذاری دو کشور این معاهده را تصویب کردند. تصویب این معاهده شرایط حقوقی استفاده از هیرمند را برای ایران و افغانستان مشخص کرد. براساس این معاهده، حقابه ایران ۲۶ مترمکعب در ثانیه آن هم در سالهای معمولی و نرمال آبی است.
این معاهده، سال معمولی و نرمال آبی را نیز تعریف کرده که براساس سنجش مرکز سنجش دهراوود مشخص میشود و آن هم طوری است که یک سال نرمال آبی در حوضه آبی هیرمند چیزی حدود شش میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب میباشد. براساس محاسبه حقابه ایران سالانه به ۸۲۰ میلیون مترمکعب میرسد. با این حال از زمان به امضا رسیدن این معاهده تاکنون، دولت افغانستان آنچنان که باید به مفاد آن عمل نکرده است. چنانچه در سالهای اخیر با وجود دیدارها و گفتگوهای متعدد میان مقامات دو کشور بر سر احقاق حقوق ایران و رهاسازی آب هیرمند به سوی دریاچه هامون، در سال آبی جدید، ۱۱ درصد از حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعبی به سمت ایران روانه شده است.
ماجراجویی اردوغان در چهارراه آسیاکارشناسان معقتدند مساله آب در سیستان به دلیل قرارگیری در شرایط خاص و بحرانی، تبدیل به یک ابزار سیاسی و انتفاعی شده است. چنانچه بسیاری از سدهایی که در افغانستان ساخته میشود به صورت سفارشی هستند. در این میان، کشورهایی مثل هندوستان و ترکیه به دلایل سیاسی، اقتصادی و استراتژیکی در سدسازیهای افغانستان روی کانال هیرمند و سدهای دربندیخان و هریرود نقش بسزایی دارند.
درواقع افغانستان با این سرمایهگذاریهای خارجی موفق به اجرای برنامههای آبی خود شد و ایران یکی از کشورهایی است که از این پروژهها متضرر میشود. امنیتیسازی موضوع آب در کابینه کابل، مردم این کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده است. مردم افغانستان و حتی دانشجویان افغانستانی که در خارج از این کشور زندگی میکنند نیز نسبت به کوچکترین کنش آبی در منطقه، واکنش نشان میدهند. این درحالی است که کشور ما از چنین نیروهای فعالی کمنصیب است و متاسفانه نسبت به دغدغهها و طرحهای همان تعداد محدود هم بیتوجهی میشود. برای درمان مشکل آب، طی دهههای اخیر سرمایههای زیادی به بهانه اجرای طرحهای توسعهای روانه جنوب شرق کشور شده، اما این طرحهای پرهزینه تقریبا هیچ آوردهای برای مردم این منطقه نداشته است.
مقامات: امیدواریم ادامه داشته باشددر روزهای اخیر تصاویر منتشر شده حاکی از رهاسازی آب هیرمند به سمت هامون است. این اتفاق درحالی رخ داده که در سال جاری افغانستان شاهد بارشهای قابل توجهی بوده و برخی از کارشناسان بر این باورند که این رهاسازی آب تحت اختیار مقامات افغانستان نبوده و به عبارتی آنها چارهای جز روانه کردن آبهای سرریز شده به سمت ایران نداشتهاند. با این حال مقامات دو کشور واکنشهای مثبتی نسبت به این موضوع نشان دادهاند.
ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخستوزیر طالبان، در دیدار با حسن کاظمی قمی، سفیر ایران در افغانستان اعلام کرد که آب رودخانه هیرمند پس از پایان خشکسالی چندساله، به استان سیستانوبلوچستان رسیده است. کاظمی قمی نیز در دیدار با امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان ضمن تشکر از تعهد و اقدامات کابل به تامین حقابه ایران، ابراز امیدواری کرده که این روند رهاسازی آب از سدها تداوم داشته باشد و حقابه ایران از رود هیرمند تامین شود.
علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست هم با ابراز امیدواری از ادامهدار بودن روند رهاسازی آب، از رایزنیها و نشستهای متعدد میان مقامات دو کشور خبرداد و اعلام کرد که مسئولان حاکم بر افغانستان رویکرد مناسبی نسبت به مساله حقابه داشتند.
درویش: طالبان اراده مثبتی نداردمحمد درویش فعال محیطزیست با تاکید بر اینکه هیرمند رودخانهای است که آوردهاش بیش از ۵ میلیارد مترمکعب در سال است، گفت: «حقابه ایران از مجموع آورد سالانه رودخانه هیرمند ۱۴ درصد است؛ بنابراین کشورما از این حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعب سهم دارد. در حال حاضر گفته میشود که از ۸۲۰ میلیون متر مکعب ۷ درصد و در خوشبینانهترین حالت ۱۱ درصد وارد کشور شده، یعنی چیزی حدود ۸۰ تا ۹۰ میلیون مترمکعب. پس هنوز بخش قابل توجهی از آن حقابه وارد ایران نشده است.
دلیلش هم این است که دولت طالبان به کمک سد «کمال خان» توانسته مسیر رودخانه هیرمند را تغییر دهد و سرریز آبی که از سد «کجکی» و سد کمال خان خارج میشود به جای اینکه مسیر طبیعی خود را طی کرده و وارد ایران شود، به سمت تالاب «گود زره» در مرز بین افغانستان و پاکستان میرود. گزارشهایی که دریافت شده حاکی از آن است که بیش از یک میلیارد مترمکعب آب به سمت گود زره رفته است، یعنی بیش از حقابه ایران که ۸۲۰ میلیون متر مکعب است. متاسفانه ایران هم نتوانسته که حقابه را از طالبان بگیرد و این آبی که اخیرا آمده بیشتر از رودخانه «فراهرود» آمده.
فراهرود یکی دیگر از رودخانههایی است که از افغانستان جاری میشود و به ایران و تالاب «هامون صابوری» که در مرز ایران و افغانستان و یکی از تالابهای تشکیلدهنده دریاچه هامون است، میرسد. بارندگی در آن ناحیه خیلی زیاد بوده و افغانستان هم هنوز آنجا سد ندارد، بنابراین آب از کنترلش خارج شده و وارد ایران شده است. پس هیچ اراده مثبتی در دولت طالبان برای این مقدار آبی که وارد ایران شده نبوده و آنها اگر میتوانستند این آب را هم نمیدادند.
در حال حاضر هم یک پروژه برای ساخت سد روی فراهرود دارند و به محض تکمیل شدن ساخت این سد، یک قطره آب هم از افغانستان وارد خاک ایران نخواهد شد. گود زره محصول طبیعی رودخانه هیرمند است. یعنی هیرمند در طول سالیان سال با طی کردن مسیرش وارد هامون میشده و سرریز آن به سمت گود زره جریان پیدا میکرده. گود زره هم یک تالاب مثل بقیه تالابها است. وقتی آب داشته باشد، پوشش هم ایجاد میکند و پرندگان برمیگردند.
اگر گود زره شورهزار است، پس هامون هم شورهزار حساب میشود. بالاخره اگر آب نداشته باشد تبدیل به شورهزار میشود. اتفاقا دیالوگی که ایران باید با طالبان برقرار کند این است که ما مخالف گود زره نیستیم و میخواهیم مسیر طبیعی رودخانه طی شود. یعنی آب وارد هامون شود، در هامون سرریز کند و وارد گود زره شود. اگر آن مسیر طبیعی اتفاق میافتاد، هم ایران از آن نفع میبرد و هم افغانستان. حتی پاکستان هم میتوانست از آن منتفع شود و کل منطقه سرسبز و خرم میشد و چشمههای گرد و خاک هم مهار میشد.
اما افغانها میانبر زدهاند و اجازه نمیدهند که آب وارد ایران شود و میخواهند آن را مستقیم وارد گود زره کنند. این اتفاق میتواند در کوتاهمدت میزان ورودی آب به گود زره را بهبود ببخشد، اما چشمه بزرگ گرد و خاک در ایران به وجود میآید و با توجه به اینکه باد غالب از غرب به شرق است، بخشهای غربی افغانستان و منطقه هرات متاثر خواهند شد و آنها هم آسیبش را خواهند دید.»
رهاسازی آب به نفع افغانستان استمتاسفانه مذاکرهکنندگان ایرانی بلد نیستند که یک مذاکره برد-برد با دولت افغانستان و طالبان انجام دهند که ورود آب به ایران درنهایت به نفع هر سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان خواهد بود. این اتفاق میتواند به شکل گرفتن حسن همجواری بهتر کمک کند. ما باید به سمتی برویم که بتوانیم با یکدیگر وارد تعامل شویم و نیازهای خود را به شکلی مطرح کنیم که حل آنها منجر به ضرر برای کشور دیگر نباشد؛ بلکه یک منفعت مشترک ایجاد کند. چنانچه از سمت خراسان جنوبی رودخانههایی هستند که وارد افغانستان میشود و ایران هم جلوی آنها را نگرفته.
اما چه دلیلی دارد که افغانستان جلوی این آبها را بگیرد؟ ما باید رفاقت خود را به همدیگر اثبات کنیم و تلاش کنیم که بگوییم هر چقدر حال این کشورها بهتر باشد و وضعیت رفاهیشان بهبود پیدا کند، به نفع همدیگر است و میتوانند به یکدیگر کمک کنند که درنهایت تجارت قویتری شکل بگیرد. افغانستان باید بداند که بزرگترین شریک تجاری آن در منطقه ایران است و بنابراین بهتر است که هوای ایرانیها را داشته باشد تا آنها هم هوای افغانستانیها را داشته باشند. تروریسم در منطقه کنترل شود و امنیت برقرار شود. به این ترتیب یک معامله برد-برد تعریف میشود.
میتوانیم حتی بیشتر حقابه بگیریمدرویش معتقد است که افغانستان بهشدت به انرژی نیاز دارد. وی در این باره گفت: «در آن منطقه بادهای ۱۲۰ روزه وجود دارد که الان به بادهای ۱۶۰ روزه تبدیل شده. خوشبختانه اخیرا چندین توربین بادی در آنجا جانمایی کردهاند و ما میتوانیم از انرژی بادی آنجا برق تولید کنیم و البته باید تعداد این توربینها زیاد شود. سپس برق را به کشورهای همسایه صادر کنیم و در ازای آن حتی حقابه بیشتری از آن ۸۲۰ میلیون مترمکعب بگیریم. افغانستان هم میتواند به مردم خودش توضیح دهد که اگر ما داریم به ایرانیها آب میدهیم، در عوض از آنها برق میگیریم و این یک معادله برد-برد است.
به این ترتیب اگر پوشش طبیعی هامون برگردد و چشمههای تولید گرد و خاک مهار شود کیفیت دریافت انرژی هم بهتر میشود و حتی میتوان در آنجا پنلهای خورشیدی احداث کرد و تولید برق را افزایش داد. مشکل و خطایی که در ایران اتفاق افتاده این است که میخواستند از حقابه برای تامین آب نهفقط در زابل بلکه در کرمان و زاهدان استفاده کنند و طرف افغانستانی هم متوجه شد که این آب هرگز به گودزره نمیرسد و ایرانیها میخواهند برای توسعه شهرهای خودشان از آن استفاده کنند؛ بنابراین حقابهای به تالاب بینالمللی هامون نرسید و چشمههای تولید گرد و خاک افزایش یافت.
باید توجه داشته باشیم که بخش قابل توجهی از متخصصان آب افغانستان در دانشگاههای ایران و در همین دانشگاه تهران تحصیل کردهاند و ما خودمان این فهم بومشناختی را به آنها منتقل کردیم. اگر تا الان هم اجازه دادند آبی وارد ایران شود به دلیل این است که آنها وزارت نیرویی مثل وزارت نیروی ما نداشتند که اگر داشتند ۳۰ سال پیش همان بلایی که ما بر سر زایندهرود آوردیم و گاوخونی را از بین بردیم؛ بلایی که با زدن سدها روی «کر» و «سیوند» بر سر «بختگان» آوردیم؛ همان بلایی که با زدن سد روی کرخه و کارون بر سر «هورالعظیم» و «چادگان» آوردیم؛ افغانستانیها همین بلاها را بر سر هیرمند و هریرود میآوردند و اجازه نمیدادند که یک قطره آب به سمت ایران بیاید. ما متوجه نیستیم که باید یک معامله برد - برد تعریف کنیم تا ضمن احترام به قوانین طبیعت، همگی از آن سود ببریم.»
حداقل آب شرب این استان را تصفیه کنیددرویش با اشاره به اینکه بیش از ۹۵ درصد بارندگی که امسال در استان سیستانوبلوچستان اتفاق افتاد، در قسمت بلوچستان بود، گفت: «در این استان شیب زمین به نحوی است که امکانی برای هدایت آب به سمت بالا فراهم نمیکند. سیستان منطقه بسیار کمبارشی است و میانگین بارندگیهایش زیر ۵۰ میلیمتر است و همیشه مدیون ورودی آب هیرمند بوده که از سمت افغانستان و ارتفاعات هندوکش میآمده. ما باید سعی کنیم با بجا آوردن حسنهمجواری کاری کنیم که این حقابه به ایران برسد و در عین حال کار دیگری که باید بکنیم این است که سیستم تصفیهخانه فاضلاب را در زابل راه بیندازیم. شما اگر وارد زابل شوید با پدیده عجیبی روبهرو میشوید و آن بوی تعفنی است که در شهر هست. این به دلیل این است که آب شربی که مردم استفاده میکنند تصفیه نمیشود و به صورت کنترل نشده در معابر عمومی جاری میشود و به این ترتیب بوی بد آن امکان زیست باکیفیت را سلب کرده است. چرا ما آنجا یک تصفیهخانه نزنیم و با بازچرخانی این آب ارزشمند، دوباره از آن استفاده نکنیم؟ دستکم برای کشاورزی میشود از آن استفاده کرد. این کارهای مهمی است که ایرانیها باید در آن منطقه انجام دهند.»